English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4393 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
repressive U سرکوب کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
suppressive U خنثی کننده
negator U خنثی کننده
counter agent U عامل خنثی کننده
compensating errors U خطاهای خنثی کننده
sterilizer U خنثی کننده مین
mine strilizer U خنثی کننده مین
neutralization fire U تیر خنثی کننده
compensating coil U سیم پیچ خنثی کننده
neutralization U بی اثر کردن خنثی کننده
flad suppression U اتش خنثی کننده ضد پدافندهوایی
counteractive U خنثی کننده دارای عمل متقابل
flash suppressor U خنثی کننده شعله دهانه توپ
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
counterflak U اتش خنثی کننده توپخانه پدافندهوایی ضد پدافند هوایی عملیات ممانعت از پدافندهوایی
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
compensating winding U سیم پیچ تعادلی سیم پیچ خنثی کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
afterexpulsion U سرکوب
vantage U سرکوب برتر
suppress U سرکوب کردن
suppresses U سرکوب کردن
suppression U سرکوب کردن
suppressing U سرکوب کردن
vantage ground U زمین سرکوب
dominant U حکم فرما سرکوب
represses U سرکوب کردن در خود کوفتن
repress U سرکوب کردن در خود کوفتن
repressing U سرکوب کردن در خود کوفتن
suppress U سرکوب کردن اتش یافعالیت یک یکان
suppresses U سرکوب کردن اتش یافعالیت یک یکان
suppressing U سرکوب کردن اتش یافعالیت یک یکان
swooner U غش کننده
commulator U یک سو کننده
deflective U کج کننده
syncopator U غش کننده
deletive U حک کننده
fillets U پر کننده
filleting U پر کننده
filleted U پر کننده
fillet U پر کننده
refuser U رد کننده
refutative U رد کننده
refutatory U رد کننده
mitigative U کم کننده
surfy U کف کننده
abjurer or abjuror U کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
solver U حل کننده
ear-splitting U کر کننده
puffer U پف کننده
skittish U رم کننده
mauler U له کننده
catterer U پچ پچ کننده
mitigatory U کم کننده
rebutter U رد کننده
bidders U کننده
repudiationist U رد کننده
fizzy U کف کننده
prattfall U پچ پچ کننده
percutient U دق کننده
solvent U اب کننده
attacking U تک کننده
solvents U اب کننده
whisperer U پچ پچ کننده
sensor U حس کننده
bidder U کننده
thinner U کم کننده
benders U خم کننده
renunciant U رد کننده
hoppers U لی لی کننده
renunciant U کننده
jaberer U پچ پچ کننده
trackers U پی کننده
tracker U پی کننده
attenuant U اب کننده
prater U پچ پچ کننده
doer U کننده
doers U کننده
filler U پر کننده
bender U خم کننده
fillers U پر کننده
mumbler U من من کننده
crepitant U خش خش کننده
hopper U لی لی کننده
fluxing oil U اب کننده
crusher U له کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
1روشنی خیره کننده صنعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com